مهم‌ترین لازمۀ جهاد تبیین که از آن غفلت می‌کنیم چیست؟

 

لازمه جهاد تبیین

بعد از شنیدن فرمان جهاد تبیین از سوی رهبری، انگاره‌های متفاوتی در ذهن دغدغه‌مندان و عموم مردم و حتی ضدانقلاب شکل گرفت.

این انگاره از جهاد تبیین، انگارۀ ناقصی است

برخی گمان می‌کردند که جهاد تبیین یعنی این که باید در یک جای عمومی حاضر شوند و توجه رهگذران را جلب کنند تا با به زبان آوردن گزاره‌هایی مهم بتوانند بلکه حتی یک شبهه از دل یک نفر بیرون کنند. برخی که با شبکه‌های ارتباط جمعی مانند اینستاگرام و… بیگانه بودند، وارد شدند و برخی فعالیتشان را بیشتر کردند.

بسیاری از ما این انگاره از جهاد تبیین را کامل دانسته و مطابق آن عمل می‌کنیم. مانند فرد دغدغه‌مندی که در مترو قصد انجام جهاد تبیین دارد، و یا جلسات روشنگری متعددی که در مساجد انجام می‌شود، و یا دشمن ضدانقلاب که در رسانۀ خود جهاد تبیین را شکست‌خورده عنوان می‌کند؛ چرا که تأثیرات مطابق این انگاره از جهاد را به چشم نمی‌بیند.

البته نمونه‌های موفق آن نیز به ذهن متبادر شود؛ مانند تبلیغات گسترده‌ای که در زمان انتخابات ۹۶ و ۱۴۰۰ برای آقای رئیسی در سراسر کشور صورت گرفت و از طریق ارتباطات چهره‌به‌چهره در سال ۹۶ – با اینکه عموم مردم شناخت چندانی از ایشان نداشتند – در مدت دو ماه، حدود ۱۶ میلیون رأی جمع شد. همچنین مؤیداتی از کلام رهبری مبنی بر تولید محتوا در فضای مجازی و نقش موثر صدا و سیما در تبیین، تقویت‌کنندۀ این انگاره است.

ارتباط جهاد و جهاد تبیین

جهاد

اما به نظر می‌رسد این انگاره از جهاد تبیین، انگارۀ ناقصی است. در منظومۀ فکری رهبر معظم انقلاب، جهاد دارأی دو رکن است؛ کار همراه با تلاش و سختی و مقابله با دشمن.

اما هنگامی که این جهاد با تبیین ترکیب شده و در حوزۀ فرهنگ وارد می‌شود، عنصر دیگری خودنمایی می‌کند که ایفاکنندۀ نقش مهمی است. برای فهم نقش این عنصر و تبیین مسئله به این سوال بیندیشید: آیا می‌توان ادعا کرد که ۱۶ میلیون رأی جناب آقای رییسی در سال ۹۶ و ۱۸ میلیون رأی ایشان در سال ۱۴۰۰ و سایر هموطنان و مشارکت‌کنندگان در انتخابات، با تبیین متناسب با این انگاره در آن مقاطع زمانی، در برابر شبهات آینده واکسینه شدند؟ آیا با تکرار این اقدامات در سال ۱۴۰۲ می‌توان مشارکت عمومی مردم را در انتخابات مجلس و در سال ۱۴۰۴ برای ریاست جمهوری بالا برد؟ خود را جای فردی بگذارید که در انتخابات ۹۶ و یا ۱۴۰۰ مخاطب شما بود و رأی داد و سپس هم او به سراغ زندگی‌اش رفت و هم شما دیگر سراغی از او نگرفتید. چرا با وجود ادامه‌دار شدن مشکلات و فضای منفی رسانه‌ای حاکم و تصویر بیمارگونه از جمهوری اسلامی در اذهان عمومی، باید مجددا به حرف‌های شما اعتماد کند؟!

نقص این انگاره از جهاد تبیین دقیقا در همین نقطه است. رهاشدگی! فاصله مردم با مردم! گسست پیوندهای جامعه! و نتیجتاً ایجاد فاصله‌های شناختی و فاصله‌گرفتن جهان‌های افراد از یکدیگر! در این صورت، به سختی فهم و درک متقابل برای طرفین رخ خواهد داد.

راهکار تغییر شرایط موجود چیست؟

امروز بیش از پیش به گفتگو و مفاهمه با یکدیگر نیازمندیم؛ چرا که با گسترده‌شدن ارتباطات اجتماعی از فضای حقیقی به فضای مجازی، زیست جدیدی برای مردم به‌وجود آمده است. کارکرد فضای مجازی صرفاً خبررسانی و خرید و فروش و تفریح و… نیست، بلکه متناسب با این زیست، جهان‌های افراد به میزان زیادی وابسته به این فضا شده است.

لذا به عنوان مثال دو فرد شبیه به هم از یک خانواده اگر الگوهای رفتاری یکسانی در زندگی حقیقی داشته باشند اما در فضای مجازی زیست متفاوتی داشته باشند، کم‌کم الگوهای رفتاری ایشان در زندگی حقیقی نیز با یکدیگر متفاوت می‌شود؛ چرا که بینش‌ها و گرأیش‌ها و نظام ارزشی آن دو در حال فاصله گرفتن است. با استمرار این وضعیت، کار به جایی خواهد رسید که جهان آن دو از یکدیگر به حدی فاصله پیدا می‌کند که به سختی نقاط مشترکی بین آن دو می‌توان یافت؛ لذا برای گفتگوی مثمر ثمر باید طرفین از بدیهیات شروع کنند. در نهایت برقراری ارتباط و مفاهمه و اقناع آن دو توسط یکدیگر به سختی رخ خواهد داد. پس آنچه در جهاد تبیین اصیل است، کاهش این فاصله است؛ چرا که این فاصله در سطح اجتماعی نیز به مرور موجب تنش و اصطکاک بین اعضای جامعه خواهد شد.

صرف شنیدن اخبار غلط و سیاه‌نمایی دشمن برای جامعه خطرآفرین نیست، بلکه ایجاد برقراری ارتباط و درآمیختگی فرهنگی با فرهنگ دشمن خطر بسیار بزرگتری است؛ چرا که افراد جامعه مانند ماهی در تور بسیار بزرگی خواهند افتاد و به مرور از جامعۀ اصلی خویش جدا خواهند شد. خطر شنیدن خبر غلط و سیاه‌نمایی از جامعه و کشور در برابر خطر ایجاد پیوند فکری با دشمن بسیار کمتر است. البته اولی مقدمه دومی است. کسی که به استماع خبر از دشمن روی آورد کم کم به سوی او خواهد کشیده شد. به نظر می‌رسد دغدغۀ اصلی رهبری به همین نقطه برگردد.

لازمۀ جهاد تبیین چیست؟

باید توجه داشت که جهاد تبیین، پروژه تزریق اطلاعات به ذهن افراد در مقاطع زمانی مشخص نیست! مهم‌ترین لازمه جهاد تبیین، زیست ولایی است. ولایت در منظومۀ فکری رهبری به معنای «اتصال و پیوستگی مؤمنین با یکدیگر و با امام» است. جهاد تبیین جز با درهم‌آمیختگی اعضای جامعه و دلسوزی برای سرنوشت یکدیگر محقق نخواهد شد. جهاد تبیین تنها با به زبان آوردن جمعی از مطالب به ثمر نخواهد نشست.

جامعه ولایی

جهاد تبیین را باید در شاکلۀ خانواده فهم کرد. هنگامی که برادری، برادر دیگر خود را در معرض خطر می‌بیند، اضطراب او را فرا می‌گیرد و دغدغۀ سلامت برادر، خواب را از او سلب می‌کند و برای اینکه او را از معرض خطر نجات دهد، وارد عمل می‌شود. اقداماتی ترتیب می‌دهد از جمله با او صحبت می‌کند. برادرش نیز به دلسوزی او واقف است؛ چرا که پیوند این دو مختص یک مقطع زمانی نبوده بلکه از ازل تا ابد است! لذا به گوش جان او را می‌شنود. بنابراین ثمرۀ پایدار جهاد تبیین جز با ایجاد پیوندهای ولایی با خانواده و خویشاوندان و سایرین پدیدار نخواهد شد.

نمونه‌هایی از توصیه‌های رهبر معظم انقلاب با هدف تحکیم پیوندهای اجتماعی بین مردم در چند سال اخیر قابل ذکر است. فراگیرترین آن‌ها پویش همدلی مؤمنانه و نهضت مواسات بود. از جمله دیگر اقدامات، فعالیت‌های جهادی و به خصوص در زمان کرونا و ایجاد فاصله‌های اجتماعی بود. همه این موارد موجب تقویت پیوندهای اجتماعی خواهد شد.

راه حل

جهاد تبیین و پیوندهای اجتماعی

برای دفع شبهات ناظر به انقلاب و افزایش مشارکت در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری اولاً به تحکیم پیوندهای اجتماعی روی بیاوریم تا فاصلۀ شناختی با مخاطب به حداقل برسد، جهان یکدیگر را فهم کنیم و درک متقابل اتفاق بیفتد. از خانواده شروع کنیم؛ سپس خویشاوندان؛ سپس سایر اطرافیان. یادمان باشد جهاد تبیین بدون ایجاد پیوند، پایدار نخواهد بود. برادرانتان را در خانواده بزرگ جامعه دریابید و برادروار برایشان دل بسوزانید.

رابطۀ جهاد تبیین با پیوندهای اجتماعی دوسویه است. با تقویت پیوندهای اجتماعی جهاد تبیین به ثمر خواهد نشست. به ثمر نشستن جهاد تبیین نیز موجب دفع هجمه‌های فرهنگی بیگانه و موجب تقویت دوبارۀ پیوندهای اجتماعی خواهد شد.
یادمان باشد جهاد تبیین پروژه تزریق اطلاعات نیست؛ جهاد تبیین زیست ولایی است. جهاد تبیین تلاش برای تحکیم پیوند و دلسوزی برای سرنوشت مشترک خانواده بزرگ جامعه در مقابل دشمن است.

 

حسین ناصری

هستۀ «فقه و رفتار اسلامی»

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *