حسینی بمان؛ نقش فرهنگ حسینی در تربیت اسلامی

نقش فرهنگ حسینی در تربیت اسلامی

نقش فرهنگ حسینی در تربیت اسلامی

حسینی باشید و حسینی بمانید. خودتان را در میدان حسینی پرورش و رشد دهید و بدانید که طریق سعادت دنیا و آخرت همین است.

رهبر معظم انقلاب

دوران امامت امام حسین (ع) و به ویژه واقعه عاشورا به اندازه‌ای باعظمت و ذوابعاد هست که بتوان در هر یک از جوانب آن کتاب‌ها نوشت و بحث‌ها کرد، یکی از جنبه‌های مهم این واقعه، جلوه‌های تربیتی آن است که بسیار مایه‌ی درس گرفتن و عبرت گیری است. یعنی اگر ما بخواهیم این وقایع را مورد مداقّه قرار دهیم، از آن می‌شود صدها عنوان و سرفصل به دست آورد که هرکدام برای یک امّت، برای یک تاریخ و یک کشور، برای تربیت خود و اداره‌ی جامعه و قرب به خدا، درس است. [۱]

عاشورا یک صحنه‌ی کامل از زندگی اسلامی یک انسان است. در عاشورا همه ارکان اسلامی برای زندگی یک انسان و ابعاد معنوی و اخلاقی و اجتماعی، جلوه‌گری می‌کند در عاشورا دفاع هست، حمله هست، خشم هست، عشق هست؛ در عاشورا موعظه و تبلیغ و نصیحت هست، ترساندن و تهدید هست، همبستگی هست، ایثار هست، جهاد هست، شهادت هست، رسالت هست، توحید هست؛ همه چیز در عاشورا هست؛ رازونیاز با خدا هم هست. [۲] عاشورا فراتر از عصرها و نسل ها الگوی زندگی انسان کامل را ارائه می‌دهد و منطق سعادت ابدی بشر را تبیین می‌کند.

از دیگر جنبه‌های شگفت انگیز عاشورا حضور حضرت زینب (س) به عنوان عنصر قوام بخش و جاودانه ساز این واقعه است، زینب‌کبری (سلام الله علیها) یک نمونه کامل از زن مسلمان است؛ یعنی الگویی که اسلام برای تربیت زنان، آن را در مقابل چشم مردم دنیا قرار داده است. [۳]

زینب‌کبری (س) دارای شخصیت چند بُعدی است؛ دانا و خبیر و دارای معرفت والا و یک انسان برجسته است که هرکس با آن بزرگوار مواجه می‌شود، در مقابل عظمتِ دانایی و روحی و معرفت او احساس خضوع می‌کند. شاید مهمترین بُعدی که شخصیت زن اسلامی می‌تواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد _ تأثیری که از اسلام پذیرفته _ این بُعد است. شخصیت زن اسلامی به برکت ایمان و دل سپردن به رحمت و عظمت الهی، آن‌چنان سِعِه و عظمتی پیدا می‌کند که حوادث بزرگ در مقابل او، حقیر و ناچیز می‌شود. در زندگی زینب‌کبری (س)، این بُعد از همه بارزتر و برجسته‌تر است. حادثه‌ای مثل روز عاشورا نمی‌تواند زینب‌کبری (س) را خُرد کند. [۴]

زینب کبری (س)، نقش همسر، مادر و یک زن برجسته و ممتاز در خاندان پیغمبر را، در مدینه به بهترین وجه ایفاد کرده است. شخصیت آن بزرگوار در مدینه – قبل از حادثه‌ی کربلا – یک شخصیت برجسته و معروف و ممتاز بوده است. همچنان‌که بعد از حادثه کربلا هم – منهای آن مدت کوتاهِ مربوط به شام و قضایای کربلا – باز نقش آن بزرگوار، یک نقش خیلی برجسته و ممتاز است.

اگر فرض می‌کردیم که حادثه کربلا اصلاً نبود – که ما آنچه درباره زینب کبری (س) می‌گوییم و می‌شنویم مربوط به ماجرای کربلاست – باز زینب کبری (س)، یک شخصیت برجسته، یک انسان بزرگ و یک زن قابل تبعیّت و پیروی محسوب می‌شد. از لحاظ علمی، تقوا، پاکدامنی و طهارت، برجستگی اخلاقی، از جهت محور بودن برای همه کسانی که به مسائل معنوی و اخلاقی و دینی توجّهی دارند و از دیگر جهات، معلّم معنویّت، معلّم اخلاق و معلّم رفتار اسلامیِ زن محسوب می‌شد. [۵]

فرهنگ حسینی و زینبی، همان نوری است که در دل ظلمت‌ها و در اوج فراگیری پلیدی‌ها سر برمی‌آورد و تاریکی‌ها را می‌شکافد و حقیقت را عیان می‌کند. این نعمت عظیم، دل‌ها را به منبعِ جوششِ ایمانِ اسلامی متّصل می‌کند. نسیم فرهنگ حسینی و عاشورایی همانند اکسیری هم جان و دل و هم توانایی‌های فکری و روحی و جسمی آدمی را حیات می‌بخشد و بالنده می‌سازد. [۶]

انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی که فتح الفتوحِ خود را تربیت انسان عنوان می‌کند ، ریشه در فرهنگ عاشورایی و حسینی دارد، چنانچه اگر حادثه کربلا و اسوه‌گیری از آن نبود، این انقلاب پیروز نمی‌شد. [۷] این خاصیت برجسته فرهنگ عاشورایی‌ست که هر فرد و ملت حق طلبی که پیام عاشورا را دریافت می‌کند پیوند محکمی با حقیقت پیدا خواهد کرد و ندای « والله لا افارق…» سر خواهد داد و مستانه به خط پلیدی‌ها و ظلمات خواهد زد و زندگی با ذلت را برنخواهد تافت که «هیهات من الذله».

نظام تربیتی که بنیان‌گذار کبیر انقلاب پی‌ریزی نمود ساختاری جامع و همه‌جانبه بود که روح حاکم آن سرچشمه در فرهنگ حسینی داشت. مکتبی که همه ساحات وجودی انسان اعم از بعد بینشی، گرایشی و رفتاری را مورد توجه قرار می‌داد و برای همه‌ی این ساحات برنامه داشت. فرهنگ حسینی یگانه منبعی بود که بتوان با آن بر تهاجم و سیطره‌ی فرهنگیِ غرب غلبه کرد و همچنین ظرفیت رشد و تزکیه را فراهم ساخت و راه سعادت و حیات طیبه بشر را هموار کرد.

 

منابع:

[۱] انسان ۲۵۰ ساله ، ص ۱۴۵

[۲] آفتاب در مصاف ، ص ۲۱

[۳] بیانات رهبری، ۱۳۸۴/۰۳/۲۵

[۴] همان

[۵] بیانات رهبری، ۱۳۷۴/۰۷/۱۲

[۶] بیانات در دیدار روحانیون و مبلّغان، سال ۱۳۷۵

[۷] بیانات رهبری، ۱۳۷۲/۰۳/۲۶

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *